Halfway to The Stars...

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
جمعه, ۱۰ دی ۱۳۹۵، ۰۱:۴۹ ق.ظ

عنوان نداره-سه

شاید اگه دختر نبودم یه کوله مینداختم رو دوشم، سفر میکردم به جاهایی که آدم آشنایی توش نباشه، نه اینترنتی باشه که خبرهای یهویی بت بدن که یک روز تمام پای لپتاپ فلجت کنه، نه عکسای فلج کننده ببینی، نه آدم هایی که داغونت کنن، آدمایی که دوستتن اما با جمله هاشون یا حتا سکوتشون نابودت میکنن، شاید آفریقا میرفتم و توی ساحل عاج زندگی میکردم، توی طبیعت بکرش پیاده روی می کردم، انقدر راه میرفتم تا تموم شم، از درختای انبه میرفتم بالا، بدون نگرانی از تموم شدنش انقدر انبه میخوردم تا تمام صورتم نوچ شه با مالیده شدن انبه به پوستم، یه کلبه ای چیزی پیدا میکردم و میرفتم معلم زبانی چیزی میشدم و خرج زندگیمو درمیاوردم

یه آسمون بالای سرم باشه که با نگاه کردن بهش حس امنیت کنم، آدمایی باشن که اونقدر احمق و بچه نباشن که مجبور باشم باهاشون سر و کله بزنی و خدایی رو حس کنم که گاهن لابلای این زندگی روزمره گمش می کنم...

یه روز دور میشم از این شهر، همه خاطراتشو میریزم دور، میرم یه جای دور و از اول میسازم

من همیشه آدم قوی ای بودم، آدمی بودم که توی شکست ها دستمو میذاشتم روی زانوهام و بلند میشدم و با قدرت بیشتر می جنگیدم، اما دیگه خسته شدم از جنگیدن، خسته شدم از مبارزه، دوست دارم آدم شکست خورده باشم و با شکست هام کنار بیام، همین، قدرتی رو حس نمی کنم که از درون برانگیخته م کنه

موافقین ۷ مخالفین ۱ ۹۵/۱۰/۱۰
نی لو

نظرات  (۹)

۱۰ دی ۹۵ ، ۰۲:۰۱ بای پولار
آدمایی رو می شناسم نه اینکه برن آفریقا. توی همین ایران ول کردن زندگی شهری و آدماش رو و دل دادن به یک زندگی وحشی میون طبیعت و روستاها و ...

جنگیدن بهتره تا کنار اومدن با شکست اما به شرطی که پشتت گرم باشه. وای از اون روز که دست تنها و بدون پشتیبان بخوای تیغ بکشی به روی مشکلات. که چون خودکشی محضه پس بهتره که آدم تسلیم بشه...
پاسخ:
آره دقیقننننن همینیه که میگی
وقتی حس کنی پشتیبانی که داری اونقدری که باید باشه نیست، تصمیم میگیری تسلیم شی و بقیه زندگیت مثل یه loser زندگی کنی
نمیخواستم هیچ وقت زندگیم اینجوری بشه، در برابر خودم شرمنده م 
۱۰ دی ۹۵ ، ۰۲:۰۳ 🍁 غزاله زند
حست رو درک میکنم چون خودم خیلی وقتا شده که به این موضوع فکر کردم و هنوزم فکر میکنم...ولی همچنان قوی میمونم.تو هم قوی باش.انقدر قوی باش تا به همه‌ی آرزوهات برسی.تا بتونی همین خواسته‌ت رو حقیقی کنی.تلاش کن.خسته شو ولی خیلی زود هم بلند شو و دوباره بجنگ ;) 
پاسخ:
خسته م از جنگیدن، این حرفایی که بهم گفتی رو روزی ده بار برای خودم تکرار میکنم اما نه انگیزشو دارم، نه انرژیشو نه هیچی
آدم بعضی وقتا باید قبول کنه شکست خورده، همه که قرار نیست موفق و خوشحال (+ هرچی صفت خوبه) زندگی کنن
گفتی آفریقا:)))))
یه سر به این آدرس بزن...
http://hemaghatayeman.blogsky.com/
پاسخ:
وااای خیلی باحال بود
مرسیییی :))
منم دوس داشتم دووووور شم .ولی حتی حال مهاجرتم نداشتم!
نه که اختیاری و آگاهانه باشه,از همه زده شدم. دلم میخواست تو خودم باشم. هیچ کسم فضولی نکنه. اصن همه در ها رو ببندم و فک کنم. خیییییییلی به فک کردن محتاجم. فکر بدون نفوذ دیگران.
موندم تو خونه و سفر درونیم اینطوری شروع شد!
همه ارتباطاتمو گذاشتم کنار. یه ماه که اصن گوشی نداشتم!
خیلی خوب شدم!
تمرین کن.بذار کنار همه آدمای دور و برتو.
از نو همه رو بچین.هر وقت که دلت خواست.هرکدوم که فک میکنی احتیاجه.
بقیه رو قبل از اینکه بندازی دور,خودشون میرن نخاله ها!
بعضیام فقط زخم زبون بلدن. اونا رو باس تحمل کنی.اما دم شونو بچین
نرم نرم قطع میشه پاشون.
این آخری سخته
هر از چندی , خبری میدادن که نمیخواستم بشنوم.اما بعد یه روز شوک,دوباره برمیگشتم.
تو قهرمانی, تحمل کن رفیق
دوره نقاهته.
این شکست خوردنا,بعدش بلند شدنه
فقط باید بپذیری شکسته و بذاری دوره شو طی کنه
روزای خوب تو راهه,شک نکن...
پاسخ:
خیلی کامنتت حالمو بهتر کرد،
میدونی؟ من همیشه دورم پر بوده از آدم، اصن هرچی آدم بیشتر دورم باشه حالم بهتره
یکی از دلایلی که الان مشکل دارم واقعن اینه که آدمای دورم کم شدن و میترسم همین هایی هم که هستن رو بذارم کنار
ولی این کاری که میگیو میکنم
درسم تموم شه، میبرم از همه و به قول تو دوباره میچینم
چاره ای جز تحمل ندارم، مجبورم تحمل کنم...
ایشالله برسن روزای خوب
منی ک دختر نیستم تمام این ها رودوست دارم و می خوام انجام بدم اما قبول داری ادم همیشه میگه بذار فلان کارو بکنم بعد این کارو انجام می دم... 
بذار درسم تمومم شه... بذار سربازی برم حتما می رم یه دل سیر... بذار با زنم برم... بذار بذار بذار....
پاسخ:
مثلن من الان دانشگاه میرم و این آدمایی که میگم توی دانشگاه باهاشون در ارتباطم، نمیتونم ببرم ازشون چون ارتباط داریم سر پروژه و کار و درس این جیزا
این ترم ترم آخرمه ولی، واقعن بعدش میکنم ازشون
قول میدم
"عنوان نداره - سه" و "عنوان نداره - دو" جزو علایق من هم هستن. چون امکان درج نظر واسه "عنوان نداره - دو" وجود نداشت اینجا نظر می‌دم راجع بهش! 
بیگ بنگ فوق‌العاده است، همین!
اما واسه "عنوان نداره - سه" مطلب رو با این شروع کردی: "شاید اگر ..." من بجات می‌بودم اینجوری می‌نوشتم: "با اینکه ...، ولی یه روزی حتما ... انجام میدم."
امیدوارم به اهدافت برسی ؛)
پاسخ:
مرسی BoBo جان :)
راست میگی، ازین به بعد توی ذهنم در مورد سفر و اینا "کاش" رو برمیدارم و میگم یه روز قطعن میکنم این کارو!
منکه بهت حق میدم
بهت حق میدم که ناامید و خسته بشی ، ببری از همه، تلاش نکنی ، حتی رو زانوهات بیافتی و خاکی و زخمی اونقدر گریه که اشکات تموم شه
حق میدم بعدش زانوهاتو بغل کنی و همه رویاها و اهدافت رو بیخیال بشی شونه بالابندازی و بگی هو کِر؟! و مسخ و بی حس فقط چشم بدوزی به گذر لحظه ها
ولی مثه روز برام روشنه دوباره ،خیلی زود چشمات برق میزنه، تو قلبت جوشِشی حس میکنی ، بعد دست میذاری رو زانوهات و بلند میشی خاکا رو میتکونی و راهتو ادامه میدی
شک ندارم تو قهرمان زندگی خودت میشی ، و لبخند رضایت سالهای بعدت از همین فراز و فروداییه که تو از پسش براومدی
پاسخ:
یاسی،
ممنون واقعن :*
نگاهم به اون جمله آخرته از صبح که کامنتتو دیدم
هی میگم یعنی میشه؟
بعد شروع کردم به بالا پایین کردم خودم و دیدم اونقدر آدم بدی نبودم که خدا بخواد رضایتو ازم بگیره...
منتظر اون روزم!
۱۱ دی ۹۵ ، ۱۶:۴۶ من مُبهم
شاید اگر دختر نبودی هیچ کودوم اینا فکرش به سرت نمیزد 
فکر میکنم تو همان نیلوی هستی که دنبالت میکردم وغیبت زد درسته؟؟؟
پاسخ:
آره خودشم :)
اومدم بت خبر بدم کجام کامنت دونیت بسته بود حواسم نبود از اون گوشه بلاگت بهت خبر بدم :دی
همه ی همش به خودمون بستگی داره ،باور کن:)

بیا پست جدید بذار دلم میخواد حرف بزنم اینجا=))
پاسخ:
امتحان دارم فعلن به شکستام فک نمیکنم :))))
بذار امتحانام تموم شه همه ش یادم میاد :)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی