Halfway to The Stars...

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۲۴ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

پنجشنبه, ۲ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۵۰ ب.ظ

"پ"

تولد پارسالم بود و خیلی ناراحت بودم،
پ میگفت میام خونتون فردا، آدم روز تولدش نباید ناراحت باشه
بهش گفتم روز تولدم ناراحت نباشم، فرداش چی؟
میگفت آدم هیچ وقت روز تولدشو بادش نمیره
پ کجاست الان؟ داره چیکار میکنه؟ چه گندی به زندگیش میزنه؟
من دوست بدی بودم؟ شاید...
ا ما خودش نخواست باشم، خودش نخواست روزامونو با هم ورق بزنیم، من بودم اما اون کناره گرفت، شاید باید میرفتم دنبالش، شاید آدم نباید دوست چندین و چند سالشو به هیچ قیمتی از دست بده، به هیچ قیمتی یعنی این که اگه طرف وقتی بهش بیشترین نیازو داشتیم نبود ببخشیش، به هیچ قیمتی یعنی اگه اون نبود، تو اونقدر باشی که نبودنش جبران شه، اما من همیشه آدمی بودم که سعی کردم اطرافیانمو تربیت کنم، مثلن باج ندم به کسی، به خاطر همین سعی کردم یادش بدم اگه اشتباه میکنه باید پاش وایسه، اگه اشتباه میکنه باید بیاد جبران کنه که عادت نکنه من همیشه آدم بخشنده قضیه م.
اما لازمه آدما کوتاه بیان، درسته اون تو روزای سختم منو ول کرد شاید چون خودش درگیر چیز دیگه ای بود اما من شاید من باید غرورمو میذاشتم کنار و میبخشیدم...
شاید اگه برگردم سعی کنم بیشتر درکش کنم، در هر حال به قیمت از دست رفتن یه دوست خوب تموم شد...
۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۵ ، ۲۱:۵۰
نی لو
پنجشنبه, ۲ دی ۱۳۹۵، ۰۵:۲۸ ب.ظ

پنجشنبه خود را چگونه گذراندید؟

به زور پا شدن از خواب سر ساعت ۷،

امتحان،

ذوق دیدن missed call ش،(عین بچه های دو ساله شدم، واقعن رقت انگیزه :| )

ذوق برای اینکه زنگ زده میپرسه امتحانتو چطوری دادی، (رقت انگیز تر حتا )

ذوق در باقی روز همچنان ادامه داره،(رقت انگیز ترین آدمی که تا حالا دیدین :| )

پهن شدن زیر آفتابی که از پنجره خودشو انداخته تو اتاق،

خوابببببب،

و بقیه ش هم به دیدن ده قسمت بیگ بنگ اختصاص پیدا میکنه 

:دی



۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۵ ، ۱۷:۲۸
نی لو
چهارشنبه, ۱ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۱۴ ب.ظ

اینجا شریفه، بهترین دانشگاه این مملکت

میدونین؟

حالم خیلی خوب بود امروز! اما این شهر لعنتی، این آدمای لعنتی نمیذارن!

قرار بود به عنوان دانشجوی برگزیده دانشکده تقدیر شه ازم، حقمو خوردن! الان جای من و یه سری افراد شایسته تر از من کسی داره تقدیر میشه که چندین ترم مشروط بوده، به خاطر اون قوانین دانشکده رو عوض کردن که بتونن ببرنش تو انجمن علمی!با معدل ۱۱ ۱۲ رفت تو انجمن علمی!توی انتخابات انجمن علمیمون تقلب کردن تازه تا ببرنش تو! الان با اون همه مشروطی و تعداد واحدایی که پاس کرده حتا نصف منه، داره میشه دانشجوی برگزیده... اردوهایی که برگزار میشه از ۳۰ ظرفیت، ۲۰ تاش انجمن علمین و ۱۰ تای بقیه رم کسایی رو میبرن، که خیلی عذر میخوام اما واقعن الان نمیتونم فک کنم تا واژه مناسب تری پیدا کنن، میدن بهشون

به جای تقدیر از دانجوهای دکترا، مثلن اونایی که TA نمونه بودن از کسایی داره تقدیر میشه که از ۱۲ ساعتی که دانشگاهن ۱۰ ساعتشون دارن لاس میزنن... TA برتر امسال کسی شده که مشکل حرکتی داره و فقط با ترحم استادا نمره میگیره بعد ف که توی نظرسنجیا همیشه عالی بوده و بالاترین نمره رو داشته و همه ی بچه ها عاشقشن، هیچی...

استادم با تمام تلاشش داره جلوی منو میگیره که نرم، با تمام تلاشش داره کاری میکنه که عین خودش بدبخت و محروم بمونم

اینجا شریف لعنتیه که بهترین سال های عمرم توش گذشت، خوب بود، خوش گذشت، اما این آخریا داره داغونم میکنه

حسادت آدما، نمک نشناسیشون و حق خوری...

ایران جای زندگی نیست، اگه رفتم پشت سرمو نگاه نمیکنم

اینجا جاییه که هرچی نالایق تر باشی، موفق تری

۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۵ ، ۲۲:۱۴
نی لو
چهارشنبه, ۱ دی ۱۳۹۵، ۰۲:۰۶ ب.ظ

هاهاهاهااا

من و الک مغ تو کتابخونه! با همراهی بانو adele!

من که هیچی نمیفهمم از بار های قطبشی القایی و میدان ها و پتانسیل های لعنتی و دی الکتریک های بی شعوری که خودشونم نمیفهمن چه غلظی میکنن! کمتر از ۲۴ ساعت تا امتحان وقت دارم :)))

ولی خوشحالمممم

تا وقتی کلی چیز توی این دنیا هست که میشه یاد گرفت، گور بابای عشق های از دست رفته و گور بابای تو که تکلیفت با خودت معلوم نیست، گور بابای خودم که دهن خودمو با این تراژدی های عشقی سرویس کردم :))

اصن گور بابای اون استاده که خیلی دوسش داشتم و محلم نذاشت که هیچ، حتا جواب ایمیلمو نداد! به درک استاد گاوم recom امو submit نکرده و deadline مهم ترین دانشگاهم به خاطر بی شعوریش گذشته! همه چی به درک! من حالم خوبه، این مهم ترین چیزه!

هاهاهااااااا

خوشحال باشیم، دنیا به یه ورمون باشه، حال کنیم با زندگی و جرخوردنای توش :دی


۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۵ ، ۱۴:۰۶
نی لو