Halfway to The Stars...

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۶، ۰۸:۰۱ ب.ظ

سلام سلام :)

همیشه یه عادتی داشتم که دو تا کار رو همزمان نمیتونستم بکنم, یعنی اگه نگرانی داشتم برای انجام دادن یه کار سراغ کار بعدیم نمیتونستم برم, اینکه نمیتونم بنویسم هم شاید دلیلش اینه, درس میخونم و چون اون نگرانیه هست دست و دلم به کار دیگه ای نمیره!

حقیقتن اومدم اینجا و دیدم هنوز یه سریاتون احوال میپرسین و عمیقن خجالت کشیدم... گفتم به مناسبت ولتاینم که شده یه پستی بذارم :))

خب... راستشو بخوام بگم باید بگم چقدر وقتی وارد یه رابطه خیلی جدی میشه رشد میکنه, منظورم اینه من ادم چند ماه پیش نیستم, صبورتر شدم و این بزرگ ترین تغییریه که تو خودم حس میکنم... دیگه اینکه چقدر عاقل شدم!!!

و اینکه خوشحالم, راضیم از تصمیمی که گرفتم ولی این به معنی خوشحالی و خوشبختی مطلق نیست, چندوقت پیش کتاب دال دوست داشتنو میخوندم و میگفت زندگی یه عالمه تصویر کوچیک سیاه سفیده که کنار هم میشینن مثل یه پازل, مثلن میریم مسافرت یه عکس رنگی خوشحال اضافه میشه, یکی رو از دست میدیم یه تیکه پازل سیاه میشینه کنار بغلیش و همینجور بگیر برو تا آخر... بدون سیاه ها زندگی معنی نداره... و مهم اینه وقتی تو سیاهی هستیم یادمون باشه رو به دوربین وایسیم و لبخند بزنیم و بدونیم اگه این تیکه پازل نباشه اون تیکه روشنا بی معنین!

مشکل بزرگ شدن شاید این باشه که ادم مثل بچه 4 ساله با عروسک خوشحال نمیشه... شاید میدونی زندگی انقد ساده نیست, شاید میدونی مثلن عروسک اگه بهت بدن و باش خوشحال باشی خیلی سطحیه... نوع خوشحالی الانمو نمیتونم توصیف کنم اما میدونم مثل بچه ای که بهش عروسک دادن خوشحال نیستم. اما ارامش دارم... دوست داشتن ادمو اروم میکنه... :)

شما خوبین؟؟ 

۱۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۰۱
نی لو