Halfway to The Stars...

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
شنبه, ۴ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۵۹ ب.ظ

Hey god, please listen to me

فکرام قاتلن

نباید باهاشون تنها بمونم

این یه لوپ بسته س، این حماقت ناتمامه، این که از شش ماه پیش تا الان هیچی عوض نشده و این منم که دارم خودمو گول میزنم I'm over him

نه، I'm over nobody حتا I'm not over myself و حتا بدتر اینکه I don't think I can ever get over him

کاشکی نمیومد، کاشکی محو میشد، کاشکی همون طور که یهو اومد، یهو از ذهنم پاک میشد

فرض کنین آدم از ۷ سالگی به سن فهمیدن برسه، اگه ۲۱ سالم باشه و خودمو از ۷ سالگی آدم فرض کنم، من نصف زندگیم با اون آدم بوده، نصف کم نیستا! نصف یعنی از هر صد هزار باری که خندیدم پونصد هزار بارش با اون بوده و از هر صد باری که گریه کردم پنجاه بارش با اون بوده، از صد باری که آروم شدم قطعن پنجاه بارش اون آرومم کرده و همین جور بگیر برو تا آخر...

خدایا، فقط تو میتونی دستمو بگیری منو بکشی ازین منجلاب بیرون...

خدایا یه بار دیگه خودتو نشون بده بم، این گره ایه که فقط به دست تو باز میشه، مگه نه اینکه دل ها رو شفا میدی؟ مگه نه اینکه تو مهربون ترین مهربونایی؟ مگه نه اینکه تو از همه کس و همه چیز و حتا خودم بهم نزدیک تری؟ این رنج بی پایانو تمومش کن
حقیقتن کم آوردم، حتا گریه م دیگه از دردم کم نمیکنه
موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۰۴
نی لو

نظرات  (۸)

دلم میخواست از دستم برمیومد کاری، حتی اینکه نزدیکت باشم بغلت کنم باهم گریه کنیم...
درست میشه، خدا دلا رو شفا میده...
پاسخ:
مرسی عزیزم :***
آخ جون بغل :)) 
^ـ^
ایشالله درست میشه همه چی...
۰۴ دی ۹۵ ، ۲۲:۴۱ یـو ســـف
خودتو مشغول یادگیری یه چیز کاملا جدید کن، یه هنری مث نقاشی یا موسیقی .... یه چیزی که سخت باشه و تمام فکر و ذهنت رو درگیر کنه. .... من خودم اینطوری فراموش کردم و الان حالم خیلی خوبه. 
پاسخ:
یوسف ترم آخرمه، وقت سر خاروندن ندارم!
یا دارم درس میخونم، یا درگیر کارای اپلایم، تفریحاتمم در این وضعیت وبلاگه و بیگ بنگ!
خودت تصور کن چه وضعیتی دارم
انی وی نصف صدهزار بار میشه پنجاه هزار بار!

پاسخ:
:))))
ریاضیم ضعیفه :دی
۰۵ دی ۹۵ ، ۰۰:۰۴ بای پولار
دور و برت رو شلوغ تر کن. آدمی زاد خیلی فراموش کاره و راحت عادت می کنه. البته اگه بخواد...
پاسخ:
آره موافقم باهات
این کارو میکنم
امتخانام تموم شه برنامه زیاد دارم!
چطوری نیلو؟
پاسخ:
مرسی، واقعن بهترم
خوبی این روزای آخر ترم اینه انقدر شلوغ پلوغه اصن فک کردن یادت میره!
نگرانت بودم خداروشکر که نبودت از شلوغی سره 
کاش منم میتونستم قفل شم به امتحانا،
اما مات و منگ فقط میرم تو هپروت... 
پاسخ:
درس بخون
درس معجزه میکنه واقعن!
مگه نگفتی یه کتاب ۵۰۰ صفحه ای باید تموم کنی؟
شروعش کن!
اگه خونه نمیتونی بخونی برو کتابخونه! در مورد من کتابخونه خیلی جواب میده، پرت میشم تو دنیای درس!
ایشالا این ترم آخر هم تموم میشه نیلو :) 
اصن شاید یه مقداری از این حال و هوات به خاطر درگیری های تحصیلی ت باشه. ترم های آخر واقعا خسته کننده ن. کاملا میفهمم چی میکشی. 

غبار غم برود، حال خوش شود حافظ .... :))) 
پاسخ:
آره قطعن بی تاثبر نیست، کلن فشار روم زیاده :|
آخ چون حافظ، مرسی :دی
I'm so tired of being here
Suppressed by all my childish fears
And if you have to leave
I wish that you would just leave
'Cause your presence still lingers here
And it won't leave me alone

These wounds won't seem to heal, this pain is just too real
There's just too much that time cannot erase
There's just too much that time cannot erase

پاسخ:
اینو خیلی گوش میدم،
واقعن خوبه...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی