Ms. Donut
راستش قضیه اینه که تو این روزای خیلی خاکستری مایل به سیاه که نمیدونم چه مرگمه و بعضی وقتا فقط میخوام صدای خودمو نشنوم تنها چیزی که منو از این حال بیرون میاره دوناته! شکلاتی یا کرم دار! همه چی ازون روزی شروع شد که من ساعت ۷ و نیم شب خودمو انداختم تو مترو بعد یه فروشنده اومد و شروع کرد به تبلیغ کردن "خانومااااا، دوناتای داغ و تازه براتون آوردم" و بعد اضافه کرد "شکلاتی و کرمدار و شکری"، من هیچوقت انقدر عاشق چیزای اینجوری شیرین نبودم تا اینکه اونروز یه دختر دانشجو دیدم که حتا خسته تر از من ولوی کف مترو بود و دو تومن هم پول نداشت دونات بخره، قرار شد بعدن برای خانوم فروشنده کارت به کارت کنه و بالاخره دونات شکلاتی خرید و با ملچ ملوچ شروع کرد به خوردنش! از اون روز به بعد دونات شد مسکن فکرهای پریشون من و تقریبن تمام دونات فروشی های تهرانو گشتم تا خوشمزه ترینشو بهترین پیدا کنم!
برای کرمدار، یه مغازه هست کنار مترو صادقیه، ازینا که همه چی میفروشن، یه گرم نگهدارنده غذا بیرون گذاشته و توش دوناته، یه کیسه بهت میده با انتخاب خودت میتونی بزرگترین و سوخاری ترینشو برداری، تازه کرمش برخلاف تمام دونات های کرمدار دیگه زرده، نه سفید بی رنگ بدشکل!
برای نوع شکلاتیش هم با اینکه کل انقلاب و ولیعصر و صادقیه و تجریش و آزادی و پاسداران رو گشتم، بهتر از نان سحر نیست! روش اسمارتیز و ترافل هم اگه بخوای میریزه و شکلاتش خیلی خیلی خوشمزه س (بابی دونات هم بد نیست البته)
یه نوع دیگه م وجود داره مخلوط دو نوع دونات بالا که یه مغزه ساندویچ فروشی تو تجریش داره، این مغازه هه رو اگه از تجریش رد شده باشین حتمن دیدن، پشت ویترینش انواع ساندویچای خوشگلو چیده، ازینا که کالباسش زده بیرون و کنار گوجه هاش کنتراست رنگ فوق العاده ای داره به طوری که مجبورتون میکنه برین یه چیزی ازین مغزه هه بخرین!
ابن عطش واسه دونات رو حالا بذارین کنار رژیم غذایی سالم خوری و دوری از چیزهای خیلی شیرین و چرب و ببینین چه فشار مضاعفی به نویسنده وارد شده :|