stupid life
یکی از چیزایی که بهای زیادی دادم تا یادش گرفتم این بوده که هیچچچچ معجزه ای اتفاق نمی افته
معجزه توی ذهن منه، توی دستای منه، توی پاهای منه، باید تصمیم بگیرم و بند کفشامو محکم کنم و راه بیفتم
قضیه اینه هیچی برام مهم نیست دیگه، پذیرش گرفتم اما ازش ننوشتم چون به یه ورم هم نبود، interview دارم اما هیچی آماده نکردم و باز هم یه ورم نیست، جواب سوالای استادی که بهم خبر پدیرش رو داد رو هم ندادم و باز هم یه ورم نیست (چون زیاد پرسیدین اضافه کنم اینو که این دانشگاه رو خیلی دوست ندارم، رشته شم رشته خودم نیست، دراقعن اینجا رو زدم که مطمئن باشم هیچ جا رو نگیرم اینجا رو میگیرم و همین اتفاق هم افتاد دقیقن)
توی یه پوچی و بی هدفی خاصیم که تا حالا تجربه ش نکردم
+شاید از اینجا برم یه خونه جدید، اگه حرفی, سوالی، فحشی، چیزی هست بنویسین با تیک ناشناس یا هرچی
++راستی، خاموش ها، دوست دارم بدونم کی بودین
+++دوباره پست کردم اینو، داشتم ف.ی.ل. میشدم!
++++کامنتاتونم پاک شد :| اگه میشه (مخصوصن خاموشا) دوباره بذارین!
+++++نیلوفر آدرستو بذار برام!